خانه / اطلاعات عمومی / تربیت مشورتی

تربیت مشورتی

۶جوان خود را عقل کل می‌داند و از طرف دیگر می‌خواهد تجربه کند تا زندگی کردن را یاد بگیرد.
بروز این دو ویژگی، رفتاری طبیعی در دوران جوانی است که پدر و مادرها را دلواپس می‌کند. راهکار این معضل، مورد توجه و مشورت قرار دادن او در این سنین است. اما اینکه والدین، کی و چطور و با چه شرایطی جوان را طرف مشورت خود قرار بدهند موضوعی است که ما در این مطلب به آن اشاره می‌کنیم.

۱- بزرگ‌ترها ازنوجوان مشورت بگیرند
دوستی به جای دلواپسی
جوان باید بیاموزد بزرگ‌ترهای آگاه باید مشاور او هم باشند. فرهنگ زندگی با مشورت؛ یعنی اینکه فرد نخواهد فقط با تکیه بر فکر خود زندگی کند و از تجربه و خرد جمع هم کمک بگیرد.
اگر تربیت مشورتی برای یک جوان عادت شود به او کمک می‌کند تا با کمک یادگیری از افراد با تجربه، قدرت تفکرش رشد کند، جوانب مختلف یک موضوع را بررسی کند، کمتر آزمون و خطا کند، بیشتر به رعایت ادب اجتماعی پایبند بماند و زمینه انس بیشتر با خدا و مشورت گرفتن از عالمان دین خدا را تجربه کند.

خشت اول
فوت اول کوزه‌گری این تربیت، قدم اولی است که والدین باید بردارند و آنها باشند که از جوان مشورت بخواهند. احتمالا از خودتان می‌پرسید: مگر می‌شود؟! مشورت از آدم‌هایی که چیزی بلد نیستند و کم‌تجربه‌اند؟ چطور بزرگ‌تر از کوچک‌تر مشورت بگیرد؟ این همان خشت اولی است برای اینکه که همه اعضای خانواده باور کنند «همه‌‌چیز را همگان دانند». «ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است» و… وقتی بزرگ‌ترهای خانه اهل نظرخواهی و مشورت از فرزندان بشوند؛ جوان به‌خود نهیب می‌زند که من هم حتما به مشورت نیاز دارم. بزرگ‌ترهایی که روی حرف بی‌دلیل اصرار کنند، اهل مطالعه و شاگردی علما نباشند، روحیه مشورت خواهی فرزندشان کمتر می‌شود. قرآن دلایل کم‌شدن قدرت فهم در بعضی انسان‌ها را اصرار بی‌دلیل به ادامه راه اجداد و لجبازی در پذیرش حرف حق می‌داند. این تذکر قرآن یعنی همان باید به فرزند گفت که من هم به‌عنوان مادر یا پدر ممکن است خطا کنم، من هم حرف حق را می‌پذیرم.

تمرین‌های مشورت‌خواهی از نوجوان

در مرحله اول تربیت مشورتی پدر و مادرها باید به چند ریزه‌کاری توجه کنند:

شاید مثل فیلم‌ها دور یک میزگرد جمع نشوید و بگویید که می‌خواهم از تو مشورت بگیرم اما از تکنیک اسم‌گذاری استفاده کنید. وقتی نظر او را پرسیدید و او جواب داد، بگویید: «چه مشورت دقیقی، این یه مشورت عالیه» شاید جواب او به معنی واقعی مشورت نباشد اما تکرار اسم مشورت در عادت‌دهی جوان‌ها اثرگذار است.

مادرها خیلی مهم‌اند: هرچه مادرها عادت کنند از پدرها مشورت بگیرند و این را علنی هم کنند؛ آموزش بچه‌ها آسان‌تر می‌شود.

ممکن است فرزندتان نظر خوبی هم برای مشورت‌خواهی شما نداشته باشد؛ در این صورت تشکر کنید و بگویید از ایده‌ات برای کامل کردن فکرم استفاده می‌کنم. هرگز این جمله را به زبان نیاورید که «این را می‌دانستم»؛ زیرا شنیدن متداول این جمله، برای احساس مفید بودن جوان و تلاش او برای رشد مضر است.

مشورت را برایش شیرین کنید. والدین بهتر از هرکسی فرزند را می‌شناسند پس برای بالا رفتن اعتماد به نفس فرزندتان در حیطه آگاهی و توانش از او مشورت بخواهید تا بدون جواب نماند.

بین بچه‌ها رابطه ایجاد کنید. در خانواده‌‌هایی که چند فرزند وجود دارد یا بچه‌های اقوام نزدیک هستند؛ تمرین مشورت خواهی می‌تواند بین مشورت گرفتن کوچک‌ترها از بزرگ‌ترها باشد. این تمرین ساده مشورتی در ایجاد حس محبت و مسئولیت‌پذیری بین بچه‌ها هم اثر می‌گذارد.

شناخت انواع متخصص‌ها و علم آنها برای پیدا کردن مشاور خوب لازم است. برای تقویت این مهارت، افزایش رفت‌وآمد با افراد آگاه، سرزدن به نمایشگاه‌های کار و مهارت، اطلاع از روزنامه‌ها و سایت‌های مهم و… را از یاد نبرید. به فرزندتان عادت دهید تا نشانی افراد آگاه و رشته‌هایشان را در یک دفترچه تلفن جمع‌آوری کند تا زمانی که به کمک فکری آنها نیاز داشت به سراغ‌شان برود.

۲- جوان‌ها از بزرگ‌‌ترها مشورت بگیرند
هر بزرگ‌‌تری مشاور می‌شود؟

شما به‌عنوان والدین باید به جوان خود یاد بدهید با چه آدم‌هایی می‌تواند مشورت کند و چه کسانی شرایط و صلاحیت مشورت گرفتن را دارند.
جدی‌تر از این سؤال که آیا هر بزرگ‌تری مشاور است؛ این سؤال مطرح می‌شود که چه‌کسی صلاحیت مشاور شدن برای جوان را دارد؟ از نکته‌های تربیتی نهج‌البلاغه می‌توان فهمید: اول اینکه مشاور نباید بخیل باشد چون او را از کار بهتری که خرج و هزینه داشته باشد نهی می‌کند. دوم: مشاوری که ترسو باشد روحیه جوان را سست می‌کند. سوم: بدترین مشاورکسی است که آدم‌های پرخطا هم با او مشورت می‌کنند. پس بزرگ‌تری که این ۳ ویژگی منفی را داشته باشد یا به تعبیر امیرالمومنین(ع) همزمان با هم قدرت فکری و کردار خوب را نداشته باشد، نمی‌تواند برای هیچ‌کس مشاور خوبی باشد.

مشاورت را امتحان کن

مشورت گرفتن، تسلیم کردن ۶دانگ حق انتخاب به فرد دیگری نیست و حتی بعد از انتخاب مشاور، جوان باید او را محک بزند. به‌ فرموده امام‌علی(ع) ۳ شرط، بعد از تجربه داشتن، برای امتحان کردن صلاحیت یک مشاور لازم است: ۱- در گفتن حرف حق صریح باشند. مثلا به فرزندتان یاد دهید در مورد یک سؤال حل شده مشاور را امتحان کند، ببیند آیا توان بیان صادقانه جواب را دارد؟ ۲- در آنچه خدا برای دوستانش نمی‌پسندد یاری‌ات نکند. مثلا جوان در اول مشاوره می‌تواند نظر مشاور را درباره یک عادت بد اما رایج جامعه بپرسد تا بداند این مشاور جواب عامیانه می‌دهد یا خداپسندانه. ۳- دائم دنبال تأیید حرف ما نباشد و جرأت بیان اشتباهات جوان را داشته باشد.

حرفه‌ای مشورت بگیر

باید به جوان کمک کرد که علاقه‌اش به مشورت بدون افراط و تفریط باشد. مثلا یک فرد اهل مشورت را که افراط و تفریط ندارد برای او الگو کنید؛ یا از یک فرد موفق که اهل مشورت است به بزرگی یاد کنید. بین اعضای خانواده، شخصیت فیلم‌ها و… دنبال الگو باشید تا به‌صورت عملی نتیجه مشورت در زندگی را به جوان نشان دهید. از طرفی، ممکن است جوان خیلی به مشورت وابسته شود تا جایی که بخواهد برای هر کار کوچکی هم از دیگران نظر بپرسد. این طور وقت‌ها او را بی‌جواب بگذارید و بگویید: «این مسئله جزئی است و تصمیم خودت از همه دقیق‌‌تر هست. من به تو اعتماد دارم.»

۳- تمرین‌هایی برای مشورت‌گیری جوان از دیگران
موضوع را بتواند درک و توصیف کند: شاید لازم باشد به جوانتان بگویید که جواب سؤالش را نمی‌دانید و بهتر است از فرد دیگری مشورت بگیرد اما می‌توانید با هم پیش یک عالم و متخصص آگاه بروید. در هر صورت نیاز جوانتان در این مرحله این است که با بیان روشن، سؤال و خواسته‌اش را با شما یا فرد مطمئن دیگری مطرح کند.

افرادی که توان مشورت دادن را دارند، بشناسد: مشورت همانقدر که می‌تواند ادب و تفکر اجتماعی را فعال کند، به جوان در تشخیص اینکه نیاز او را چه‌کسی می‌تواند برطرف کند هم کمک می‌کند. اگر جوانتان بخواهد بداند چه استعدادی دارد معلم‌ها و روانشناسان می‌توانند به او کمک کنند اما اگر سؤال دینی داشته باشد جایی مثل مسجد و روحانیون و امام جماعت‌ها کمک‌کننده‌اند. به او بیاموزید که هرکس را برای کاری ساخته‌اند و تخصص‌های افراد با هم فرق دارد. این روش، گفتن «نمی‌دانم» را هم برای والدین راحت‌تر می‌کند.

بهترین را انتخاب کند: از بین افراد مختلفی هم که برای سؤال او جوابی دارند باید بهترین را شناخت. به این حدیث امام‌علی(ع) توجه کنید: هرگاه به مشورت نیازمند شدی، نخست به جوان‌ها مراجعه‌ نما زیرا آنان ذهنی تیزتر و حدسی سریع‌تر دارند. سپس نتیجه را به‌نظر میانسالان و پیران برسان تا آن‌را پیگیری نمایی و عاقبت آن‌را بسنجی و بهترین راه را انتخاب کنی چراکه تجربه آنان بیشتر است.

جمع‌بندی، ارزشیابی و نظر شخصی: قرار است جوان یاد بگیرد مشورت کند اما در کنار این، همیشه باید تمرین کند که منفعل نباشد و با تفکر به بررسی شرایط بپردازد. بعد از اینکه از شما یا دیگری مشورت گرفت از او بپرسید: «نظر خودت چیست؟ حالا چی فکر می‌کنی؟ چه نکته جدیدی از مشورت به ذهنت رسید؟»

نسخه بی‌عمل ارزش ندارد: اگر به جوان کمک کنید تا هدف و سؤالی که به خاطر آن مشورت گرفته جدی شود؛ نوبت آن است که بداند وقت عمل است. دلخوش شدن به مشورت بهترین مشاورها هم ربطی به موفقیت پیدا نمی‌کند مگر اینکه عمل هم در کنارش باشد. مریضی که با نظر خودش به بخشی از نسخه دکتر عمل کند و بخشی را رها کند درمان نمی‌شود.

فاطمه محمدصالحی

برگرفته از همشهری آنلاین

همچنین ببینید

از خودت شروع کن

اگر امروز صبح که از خواب بیدار شده ای… بببینی که بیست کیلو چاق شده‌اید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.