متصدی داروخانه، سرش را به سمت دریچه آورد و با صدای بلند گفت: “خانمها و آقایان بهتون گفته باشم از دارویی که تازه رسیده پنج بسته بیشتر نداریم، اونایی که دفترچههاشون تو صفه بمونن، بقیه برن خونه فردا صبح بیان تا دارو برسه…” خوبم! دفترچهتو رو بده به من! دختر ...
ادامه نوشته »