خانه / داستانک / قیمت زندگی چند؟!

قیمت زندگی چند؟!

فرزندی از پدرش پرسید قیمت زندگی چقدر است؟

◼️ پدر یک سنگ زیبا بهش داد و گفت این را ببر بازار، ببین مردم چقدر می خرند؛ اگر کسی قیمت را پرسید، هیچ نگو، فقط دو انگشت را بیاور بالا ببین آنها چگونه قیمت گذاری می کنند.
او سنگ را به بازار برد.
نفر اول سنگ را دید و پرسید قیمت این سنگ چند؟
پسر دو انگشتش را بالا آورد؛ آن مرد گفت: دو هزار تومان!

➖ آنگاه نزد پدرش بازگشت و ماجرا را گفت؛

➖پدر به او گفت: این بار برو در بازار عتیقه فروشان،

➖ آنجا وقتی پسر دو انگشتش را بالا برد عتیقه فروش گفت: دویست هزار تومان!

➖ این بار هم فرزند نزد پدر بازگشت و ماجرا را تعریف کرد.

◼️ پدر به او گفت: این بار به بازار جواهر فروشان و نزد فلان گوهرشناس برو .

➖ وقتی دو انگشتش را بالا برد آن گوهر شناس گفت دو میلیون تومان!

➖ آن پسر باز ماجرا را برای پدر تعریف کرد.

پدر گفت: فرزندم! حالا فهمیدی که قیمت زندگی چنده؟!

مهم این است که گوهر وجودت رابه کی بفروشی !؟

➖ قیمت ما به این بستگی دارد که مشتری ما چه کسی باشد . . .

همچنین ببینید

نیایش صبحگاهی

به نام آفریدگار هستی 🌹 *سلام وادب واحترام دوست خداجوی مهرآفرینم صبح وروزتان بخیروشادکامی. فرجامتان ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.