خانه / داستانک / داستانک

داستانک

۵۶پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند…

چهار اندیشمند بزرگ کشور خواسته شدند.
آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که :« دروازه اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفل معمولی نیست و با یک سوال ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن سوال را حل نکنید نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید سوال را حل کنید می توانید دروازه را باز کنید و بیرون بیایید »..

پادشاه بیرون رفت و دروازه را بست…

سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند.
نفر چهارم فقط در گوشۀ نشسته بود!

آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در گوشۀ نشسته بود و کاری نمی کرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف دروازه رفت، دروازه را به پیشرو تیله ( فشار ) داد، باز شد و بیرون رفت!!!
و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته!وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت : « کار را بس کنید. امتحان به پایان رسیده است و من نخست وزیرم را انتخاب کردم ».
آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند : «چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی کرد، او فقط در گوشۀ نشسته بود. او چگونه توانست سوال را حل کند؟ »

مرد گفت : « سوالی در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین سؤال و نکتۀ اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود و یا نه؟ لحظۀ که این احساس را کردم فقط در آرامش دقت کردم. کاملاً آرام شدم و به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟

نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعاً سوالی وجود دارد، چگونه می توان آن را حل کرد؟ اگر سعی کنی آن را حل کنی تا بی نهایت به قهقرا خواهی رفت؛
هرگز از آن بیرون نخواهی رفت. پس من فقط رفتم که ببینم آیا دروازه، واقعاً قفل است یا نه و دیدم قفل باز است ».

پادشاه گفت: « بلی، فریب در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید؛ در همین جا نکته را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می کردید نمی توانستید آن را حل کنید. این مرد، می داند که چگونه در یک موقعیت هوشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد ».

همچنین ببینید

آدم خوب، هیچوقت عوض نشو…

آدم خوب، هیچوقت عوض نشو… رفتم توی مغازه تعمیرات کامپیوتر و گفتم: ببخشید این تبلت ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.