صبح که ساعت شماطهدار زنگ میزند به آرامی چشمانش را میگشاید. هنوز شیرینی خواب همراه با اوست و دوست دارد دقایقی دیگر بخوابد، اما در همان حالت خواب و بیداری به خاطر میآورد یک صبح زیبای دیگر به او هدیه شده و او میتواند در این روز چه تلاشهایی برای رسیدن به آرزوهایش انجام دهد.
عشق رسیدن به آن آرزوها دیگر لحظهای برای ماندن در بستر به او امان نمیدهد و او سرحال و قبراق از رختخواب برمیخیزد، نماز صبح را ادا میکند و به خدای مهربان سلام میدهد. اتاقش را مرتب میکند و برای خود و خانوادهاش صبحانهای مطبوع آماده میکند تا به همراه یکدیگر با مهر و علاقه میل کنند و بعد به دنبال کارهایشان بروند. او و خانوادهاش بهخوبی قدر این دقیقهها و ساعتها را میدانند، چون افرادی آرزومند و امیدوارند و ایمان دارند با تلاش و کوشش میتوانند به بزرگترین خواستههایشان هم دست یابند.
اما این وضعیت همه ما نیست. بسیاری از ما برای خود هیچ هدفی تعیین نمیکنیم، چون اعتقاد داریم که به خواستههایمان نمیرسیم. گویی امید و ایمان از قلبمان رخت بربسته و جای خود را به غم و افسردگی داده است. حال آن که همگی بهخوبی به این مساله واقفیم که سازندگی و پیشرفت از یک دل پرامید برمیآید و یاس و افسردگی جز سیر نزولی نخواهد داشت. چگونه میتوان امیدواری را برای همیشه به مهمانی سرزمین روح دعوت کرد و به یاریاش به رشد و تعالی رسید؟
دیدن رویاها: از خیلیها که میپرسیم آرزویتان چیست به خواستههای بسیارکوچک و ابتدایی رضایت میدهند و جرات صحبت کردن راجع به آرزوهای بزرگتر را ندارند. این افراد آرمانهایشان را سرکوب کردهاند و در وجودشان نوعی افسردگی و غم نهفته است. اولین قدم برای رهایی از افسردگی و امیدوارشدن آن است که خواستههای اصلی زندگیتان را بشناسید و ایمان داشته باشید روزی به آنها خواهید رسید. آرزوی شما چیست؟ شاید بگویید اجاره کردن مغازهای کوچک و کسب درآمد اندک درحدی که زندگیام به طور ابتدایی بگذرد، درحالی که در یک گوشه از وجودتان صدایی فریاد میزند این آرزوی تو نیست. تو آرزو داری فروشگاهی بزرگ را اداره کنی. درست است که دستیابی به این آرزو چندان آسان به نظر نمیرسد، اما هرکسی با برنامهریزی و تلاش میتواند به اهدافش برسد و اصلیترین مانع برای دستیابی به آرزوهای بزرگ ترس و تنبلی است. شجاع باشید، خواستههایتان را تعیین کنید و برای رسیدن به آنها کمر همت ببندید. کسی که آرزوهایی بزرگ برای خود طرحریزی کرده و مقتدرانه به سوی رسیدن به آنها پیش میرود، وجودش سرشار از عشق و شور و امید میشود و طعم خوش امیدواربودن را تا اعماق روح خود حس میکند.
پرورش امید: حال که این دانه را در گلدان زندگی تان کاشتید، نوبت آبیاری و تقویت آن است. انسان به طورطبیعی به نداشتههایش فکر میکند و بر نکات منفی زندگی تمرکز میکند. این، به آن دلیل است که منفیبافی نوعی سقوط و در مقابل مثبتگرایی صعود محسوب میشود و سقوط و پرتاب شدن به زمین به مراتب آسانتر از عرق ریختن و بالارفتن است. فریب نخورید و در مسیر اشتباه گام برندارید. مرتب به داشتههایتان فکرکنید و این که چه اتفاقات خوبی در زندگیتان افتاده است. بابت هر چیز کوچکی شکرگزار باشید تا آن نعمت چندبرابر شود. کفشی که به پا میکنید، لباسی که بر تن میکنید، غذایی که میخورید، خورشیدی که از نور و گرمایش بهره میبرید، درختانی که روبهروی منزلتان رستهاند و فضا را زیبا و پاکیزه کردهاند، گوشههایی از نعمات فراوان خداوند هستند. هرروز بابت داشتههایتان تشکر کنید تا هم روحیه بهتری بیابید و هم با سرعتی باورنکردنی افزایش نعمات را در زندگی خود مشاهده کنید. با افرادی که روحیه خوبی دارند ارتباط برقرار کنید و با آنها نشست و برخاست داشته باشید تا روحیه شاد آنها به شما انتقال پیداکند.
رهایی از تشویش: چند نفر را میشناسید که از صبح تا شب فقط راجع به اتفاقاتی که از آنها میترسند صحبت میکنند و زندگیشان را با ترس و تشویش درآمیخته اند؟ درحالی که احتمال دارد هیچکدام از حوادثی که آنها از آن میترسند رخ ندهد و فقط تاثیرات مخرب اضطراب و خودخوری است که وجوشان را تخریب میکند. در زندگی نگران چیزی نباشید، چون این ترس و لرزهای بیهوده راهگشا نیست. به خداوند توکل داشته باشید تا آرامش را حس کنید. ایمان داشته باشید که دست مهربان او حلال مشکلات است. اعتقادات مذهبیتان را قویتر کنید و هرروزه دقایقی با خدای خود خلوت کنید و همه چیز را به او بسپارید. از این گذشته به این فکر کنید اگر آن اتفاقی که از آن هراس دارید بیفتد چه راهحلهایی برای آن وجود خواهد داشت. شاید آنقدر آسان باشد که دیگر بهراحتی بتوانید از این اضطراب و تشویش رهایی یابید.
آموختن مقاومت: این مرحلهای مهم برای کار شماست. هنگامی که از آرزوهای دور و دراز صحبت کردیم به تلاش و کوشش نیز اشاره کردیم. هیچ هدف بزرگی محقق نمیشود مگر آن که فرد صاحب آن هدف خود را برای بارها زمین خوردن و دوباره بلافاصله از جابرخاستن و به مسیر ادامه دادن آماده کند. تمام افراد بزرگ اشخاصی هستند که در مسیر رسیدن به اهدافشان بارها شکست خوردهاند، اما تاب تحمل شکست را داشته و اجازه ندادهاند یاس و ناامیدی در وجودشان رخنه کند. شما که آرمانی بزرگ در سر دارید از چه میترسید؟ این که تلاش کنید و به خواسته نرسید؟ خوب مسالهای نیست. یک بار دیگر تلاش میکنید. اگر نتوانستید دوباره و بازهم دوباره تا آن آرزو محقق شود. یک قهرمان واقعی به این راحتی میدان را خالی نمیکند و آنقدر استقامت میورزد تا بالاخره آن خواسته متعالی برای او شدنی گردد. شما هم از زمین خوردنهای گاه و بیگاه هراس به دل راه ندهید. شکست بخشی از مسیر موفقیت است و هیچ آرزویی بدون تحمل سختیها و دل شکستنها محقق نمیشود. آنقدر مقاومت کنید تا به آرزویتان برسید. باورکنید آنقدرها که به نظر میآید سخت نیست!
سارا آذرخش-برگرفته از چاردیواری