خانه / داستانک (صفحه 2)

داستانک

صندوق مغناطیسی

یک گروه طراحی در انگلستان برای جذب و تشویق شهروندان به کمک به کودکان بی سرپرست و خانواده های مستمند، از روش بسیار جالبی استفاده کرده است. این گروه، یک مجسمه طلایی رنگ به شکل یک سکه خمیده طراحی کرده است. این مجسمه یک آهنربای قوی است و شهروندان سکه ...

ادامه نوشته »

از حریصی هیچکس سلطان نشد…

اسکندر مقدونی در سی و سه سالگی در گذشت روزی که او این جهان را ترک میکرد می خواست یک روز دیگر هم زنده بماند- فقط یک روز دیگر- تا بتواند مادرش را ببیندآن ۲۴ ساعت فاصله ای بود که باید طی می کرد تا به پایتختش برسد. اسکندر از ...

ادامه نوشته »

حکایت پندآموز بهلول

آورده اند روزی بهلول از راهی می گذشت. مردی را دید که غریبوار و سر به گریبان ناله می کند. بهلول به نزد او رفت سلام نمود و سپس گفت: آیا به تو ظلمی شده که چنین دلگیر و نالان هستی؟ آن مرد گفت: من مردی غریب و سیاحت پیشه ...

ادامه نوشته »

بهترین موسیقی دان دنیا که کسی او را نشناخت!

یکی از صبح‌های سرد ماه ژانویه سال ۲۰۰۷، مردی در متروی واشنگتن، در حال نواختن ویولن بود . او در مدت ۴۵ دقیقه، شش قطعه از باخ را با مهارت کامل نواخت … در این مدت، تقریبا دو هزار نفر وارد ایستگاه شدند ، که بیشتر آنها در حال رفتن ...

ادامه نوشته »

اصالت رو با هیچ پولی نمی شه خرید…

متصدی داروخانه، سرش را به سمت دریچه آورد و با صدای بلند گفت: “خانم‌ها و آقایان بهتون گفته باشم از دارویی که تازه رسیده پنج بسته بیشتر نداریم، اونایی که دفترچه‌هاشون تو صفه بمونن، بقیه برن خونه فردا صبح بیان تا دارو برسه…” خوبم! دفترچه‌تو رو بده به من! دختر ...

ادامه نوشته »

با درک شرایط مردم از آنها تقاضا کنیم!

جان، دوست صمیمی جک، در سر راه مسافرتشان به منهتن پس از سفارش صبحانه در رستوران به جک گفت: «یک لحظه منتظر باش می‌روم یک روزنامه بخرم.» پنج دقیقه بعد، جان با دست خالی برگشت. در حالی که غرغر می‌کرد، با ناراحتی خودش را روی صندلی انداخت. جک از او ...

ادامه نوشته »

ریشه ضرب المثل پا را به اندازه گلیم خود درازکردن

ریشه ضرب المثل پا را به اندازه گلیم خود درازکردن می‌گویند که پادشاهی روزی برای سرکشی مناطق مختلف شهر و دیار خود لباس مبدل پوشید و از قصر بیرون شد. چندی نگذشته بود که در میانه راه شخصی را دید که گلیم کهنه‌ای را روی زمین انداخته و بر آن ...

ادامه نوشته »

توفیق انجام کار خیر به نیابت از صاحب الزمان عجل الله تعالی فرج الشریف

توفیق انجام کار خیر به نیابت از صاحب الزمان عجل الله تعالی فرج الشریف ✅مرحوم کافی نقل می کرد که: شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه میخواهد؛ ...

ادامه نوشته »