روزی جوانی از حکیمی پیر و دنیادیده خواست که واسش یه درس بیاد موندی بده . حکیم از جوان خواست ظرف نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . جوان فقط ...
ادامه نوشته »سخن روز
چرخ گردون چه بخندد چه نخندد تو بخند … مشکلی گر تو را راه ببندد تو بخند … غصه ها فانی و باقی همه زنجیر به هم گر دلت ، از ستم و غصه برنجد تو بخند …!
ادامه نوشته »سخن روز
خوبی دیگران راچندین برابر جبران کن بامظلومان ودرمانده گان دوستی کن بدی دیگران رابامحبت تلافی بدون توقع نیکی کن مثل خداباش مهربان تر از همه
ادامه نوشته »سخن روز
تنور دلت که گرم باشد نان مهربانی اش را می خوری هرچه دلت گرمتر مهربانی ات بیشتر و روزگارت آبادتر است تنور دلتون گرم
ادامه نوشته »داستانک
روزی کسی به خیام خردمند ، که دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت : شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من ، چه زمانی درگذشت ؟! خیام پرسید : این پرسش برای چیست ؟ آن جوان گفت : من شاید خیری برای اقوام و دوستان خودم نداشته ...
ادامه نوشته »سخن روز
یک اندیشه زیبا و مثبت یک بهشت در زندگی می سازد و یک اندیشه منفی جهنمی را در دنیای انسان خلق میکند. انسان ها هر آنچه را که بیاندیشند خلق می کنند.
ادامه نوشته »سخن روز
“مهربان” بودن مهمترین قسمت ” انسان “بودن است این”دل” انسان است که اورا “سعادتمند” و “ثروتمند”میکند
ادامه نوشته »سخن روز
صبوری با خانواده عشق است صبوری با دیگران احترام است صبوری با خود اعتماد به نفس است و صبوری در راه خدا ایمان است.
ادامه نوشته »داستانک
روزگار نه چندان دور در یکی از روزهای خدا کوله پشتیاش را برداشت و راه افتاد. رفت که دنبال خدا بگردد با خودش گفت: تا کولهام از خدا پر نشود برنخواهم گشت. نهالی رنجور و کوچک کنار راهایستاده بود، مسافر با خندهای رو به نهال گفت: چه تلخ است کنار ...
ادامه نوشته »سخن روز
همیشه پر از مهربانی بمان حتی اگر هیچکس قدر مهربانیت را نداند… این ذات و سرشت توست ڪه مهربان باشی… تو خدایی داری که به جای همه برایت جبران میکند
ادامه نوشته »