همه ی ما کشاورزیم… هر روز صبح که از خواب بر می خیزیم ؛ بذری را در مزرعه ی دلمان می کاریم… و به اندازه ی همتمان به آن آب می دهیم… بعد بذر ما و همتمان در پرتو مرور زمان رشد می کند و ما به فصل برداشت می ...
ادامه نوشته »سخن روز
سکان زندگی خود را بدست گیرید کسانی که به دنبال تشویق بیرونی هستند، شادی خود را در دست دیگران جستجو می کنند…
ادامه نوشته »داستانک
مورچهای کوچک دید که قلمی روی کاغذ حرکت میکند و نقشهای زیبا رسم میکند. به مور دیگری گفت این قلم نقشهای زیبا و عجیبی رسم میکند. نقشهایی که مانند گل یاسمن و سوسن است. آن مور گفت: این کار قلم نیست، فاعل اصلی انگشتان هستند که قلم را به نگارش ...
ادامه نوشته »سخن روز
آب جوشی که سیب زمینی رانرم میکند همان آب جوشی است که تخم مرغ راسفت میکند مهم نیست چه شرایطی پیرامون شماست مهم این ست درون خودچه داری دربدترین شرایط بهترین باش
ادامه نوشته »سخن روز
مهم نیست که چقدر مرتکب اشتباه می شوید یا به آهستگی پیشرفت می کنید ! شما همیشه جلوتر از همه کسانی هستید که اصلاً هیچ قدمی برنمی دارند . .
ادامه نوشته »داستانک
مراد، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ روستایی ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ...
ادامه نوشته »سخن روز
خدایا آغازی که تو صاحبش نباشی چه امیدیست ، به پایانش ؟ پس به نام تو آغاز می کنم روزم را روزتون پر از یاد خدا..
ادامه نوشته »سخن روز
هرسقوطی پایان کار نیست … باران را ببین سقوط باران قشنگترین آغاز است هوای زندگیتان سرشار از لحظه های خوب بارانی …..
ادامه نوشته »داستانک
در سفری دریایی، مسافری درحال صحبت با ناخدای کشتی بود. وی از ناخدا پرسید: «چقدر طول میکشد تا شما این کشتی را متوقف کنید؟ » ناخدا گفت: «اگر تمام موتورها را خاموش کنم، حدود دو کیلومتر طول میکشد تا بتوانم این کشتی را متوقف کنم. » و اضافه کرد: «ناخدای ...
ادامه نوشته »سخن روز
خداوندا… بیاموز به من :که لحظه ها در گذرند بیاموز به من که هیچ حالتی پایدار نیست که میگذرد….اگر در سختی ام… اگر دلتنگم…. و در تمام این لحظه ها تو در کنار منی به من آگاهی بده تا پذیرا باشم هر لحظه ایی را که میگذرد…. و نشانم بده ...
ادامه نوشته »