خانه / بایگانی برچسب: عارفانه (صفحه 5)

بایگانی برچسب: عارفانه

سخن روز: ای انسان!!! دنیا فقط برای تو نیست!

هیچ مگسی در اندیشه فتح ابرها نیست! هیچ گرگی،گرگ دیگر را به خاطراندیشه اش نمی کشد! هیچ کلاغی به طاووس، رشک نمیبرد! قناری میداند قار قار هم شنیدن دارد! هیچ موشی به فیلی بخاطر بزرگی اش حسادت نمی کند! زنبورمیداندکه گل، مال پروانه هم هست! رودخانه به قورباغه هم اجازه ...

ادامه نوشته »

داستانک: قدر یکدیگر بدانیم

فقیری به ثروتمندی گفت: اگر من در خانه ی تو بمیرم، با من چه می کنی؟ ثروتمند گفت: تو را کفن میکنم و به گور می سپارم. فقیر گفت: امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان، و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار .. حکایت بالا ...

ادامه نوشته »

داستانک:به رفاه امروز غره مشو!

می گویند که ایاز غلام سلطان محمد غزنوی ، در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان ، در دربار پادشاه صاحب منصب شد. او اتاقی داشت که هر روز صبح به آن سر می زد و وقت خروج بر در اتاق قفلی محکم می زد تا این که درباری ...

ادامه نوشته »

داستانک:انسان تا چه اندازه به داشتن ثروت مغرور میشود؟

جوان ثروتمندی نزد عالم رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عالم او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟ گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در کوچه صدقه می گیرد بعد آینه بزرگی به او نشان داد ...

ادامه نوشته »