سختی انسان ها را سرسخت میکند. میخ هایی در دیوار محکمتر میمانند ، که ضربات سختتری را تحمل کرده باشند
ادامه نوشته »درسی از خیام
روزی جوانی به خیام خردمند، که دوران کهنسالی را پشت سر میگذاشت گفت: شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من چه زمانی درگذشت؟ خیام پرسید : این پرسش برای چیست؟ آن جوان گفت: من تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم روز وفات آنها ...
ادامه نوشته »سخن روز
بازسازی دنیا!
پدر روزنامه می خواند .اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می شد.حوصله ی پدر سر رفت و صفحه ای از روزنامه را که نقشه ی جهان را نمایش می داد- جدا و قطعه قطعه کرد و به پسرش داد. بیا ! کاری برایت دارم . یک نقشه ی دنیا به تو ...
ادامه نوشته »سخن روز
خلوص پیرزن
یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته خانم نسبتا مسن محله، داشت از کلیسا برمیگشت . در همین حال نوه اش از راه رسید و با کنایه بهش گفت : مامان بزرگ ، تو مراسم امروز ، پدر روحانی براتون چی موعظه کرد ؟! خانم پیر مدتی فکر کرد و ...
ادامه نوشته »سخن روز
تابلو شام آخر
لئوناردو داوینچی هنگام کشیدن تابلوی شام آخر دچار مشکل بزرگی شد: میبایست نیکی را به شکل عیسی و بدی را به شکل یهودا، از یاران مسیح که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر میکرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدلهای آرمانیش را پیدا کند. روزی ...
ادامه نوشته »